دسته : روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 233 KB
تعداد صفحات : 56
بازدیدها : 258
برچسبها : بهداشت روانی استرس روانی
مبلغ : 3500 تومان
خرید این فایلاسترس و بهداشت روانی 56 ص
پژوهشگرانی که استرس و رابطه آن با بهداشت روانی را مطالعه کرده اند، از استرس تعاریف زیادی ارائه داده اند. در اینجا تعریف سلیه (1994)، فیزیولوژیست کانادایی آورده می شود. سلیه، که تحقیقات و نوشته های او درباره استرس، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، استرس را چنین تعریف می کند: مجموعه واکنش های غیراختصاصی ارگانیسم در مقابل هر نوع تقاضای سازگاری از آن. مثال زیر مطلب را روشنتر می کند. اگر در چله زمستان فوتبال بازی کنیم، بدن ما با سرعت بخشیدن به ضربان قلب و تنفس و با تحریک غدد مولد عرق، واکنش نشان خواهد داد. اگر ده دقیقه مانده به شروع کلاس، مطلع شویم که باید گزارش تحقیقی خود را همین امروز تحویل دهیم، تعداد ضربان های قلب و آهنگ تنفس افزایش خواهد یافت و عرق سرد سرتاپای وجود ما را خواهد گرفت. بدین ترتیب، می توان گفت: استرس عبارت از یک واکنش جسمی است که به دنبال یک تحریک درونی(شناختی) یا بیرونی (محیطی) بوجود می آید. محرکی که استرس بوجود می آورد، عامل استرس زا نامیده می شود.
برای آن که استرس و عوامل استرس زا روشنتر تعریف شود، باز هم مثال می آوریم. فرض کنید درس سمینار دارید و از شما خواسته اند تا درباره موضوعی مطلب جمع آوری کنید و آن را در کلاس به صورت سخنران (کاری که در تخصص شما نیست) ارائه دهید. واکنش های جسمی، مثل افزایش تعداد ضربان های قلب و آهنگ تنفس، بالا رفتن فشار خون، درد معده، خشک شدن دهان، عرق کردن دستها و. . . . نشانه های استرس خواهد بود. عوامل استرس زا، که این واکنش ها را راه می اندازد، عبارتند از: انتقاد درونی از خود، دلهره ناشی از نگاه های کنجکاوانه برخی دانشجویان، لب و لوچه آویزان کردن برخی دیگر، تفسیرها و واکنش های استاد. بنابراین، عامل استرس زا، یعنی هر محرکی که استرس بوجود آورد.
نباید از مثال بالا چنین نتیجه گرفت که استرس همیشه منفی است و باید از آن اجتناب کرد. اگر خوب توجه کنیم، خواهیم دید که تعریف سلیه، هرنوع تقاضای سازگاری از ارگانیسم را استرس آور می داند. بنابراین، می توان گفت که تقریباً همه محرک های بیرونی می توانند استرس ایجاد کنند، چون همه آنها از ارگانیسم می خواهند که سازگار شود، مثلاً وقتی صدایی می شنویم، به طرف آن برمی گردیم و وقتی غذایی در دهان می گذاریم، بزاق ترشح می شود و همه این اعمال برای سازگاری با موقعیت است.
بدین ترتیب می توان گفت که در موارد زیادی، استرس خوشایند و مفید خواهد بود، مثلاً ورزش، عامل استرس زای خوشایند و مفیدی است، زیرا اثربخشی دستگاه قلبیعروقی را افزایش می دهد. سلیه (1974) بین استرس خوشایند یا مثبت، مثلاً ورزش ملایم و استرس ناخوشایند یا منفی، مثل بیماری بلندمدت، تفاوت قائل می شود. می توان گفت که ارگانیسم همیشه در حال استرس است، خواه این استرس خوشایند باشد یا ناخوشایند، خواه ملایم باشد یا ناملایم. نبود کامل استرس هرگز امکان پذیر نخواهد بود، مگر اینکه تحریک بیرونی وجود نداشته باشد و آن زمانی است که فرد در زیر خروارها خاک خوابیده است. بنابراین، وجود استرس برای بقاء ضرورت دارد.
روانشناسانی که در زمینه ی بهداشت روانی کار می کنند، اصولاً علاقه دارند پیامدهای منفی استرس را مطالعه کنند و به همین دلیل، آنها اصطلاح استرس را در معنای استرس منفی یا زیان آور بکار می برند، حال آنکه استرس می تواند جنبه مثبت نیز داشته باشد.
استرس در همه زمینه های زندگی و در همه جا با درجات مختلف، حضور دائمی دارد. علت های اصلی استرس عبارتند از: دگرگونی های زندگی، استرس بلندمدت، گرفتاری های زندگی، ناکامی و تعارض ها.
رویدادهای مهمی که زندگی را تحت تاثیر قرار می دهند، مثل ازدواج، فوت یکی از اعضای خانواده یا تغییر محل سکونت، می توانند استرس به همراه آورند. طبق نظر هولمز و راهه (1967)، مواجه شدن با تعداد زیادی از موقعیت های استرس زا، در یک زمان کوتاه، می تواند برای بهداشت روانی پیامدهای نامساعد داشته باشد. همه تغییرات زندگی، از جمله ازدواج، مرگ یکی از اعضای خانواده، تغییر در ساعات کار روزانه و حتی تغییر در ساعات حرکت وسایل نقلیه استرس زاست و اگر میزان استرس از توانایی سازگاری ارگانیسم قراتر رود، می تواند بهداشت روانی او را بخطر اندازد و حتی به بیماری های جسمی نیز منجر شود.
هولمز و راهه، مقایسه ای تهیه کرده اند که 41 موقعیت استرس زا را به ترتیب اهمیتی که دارند، شامل می شود و می تواند رابطه دگرگونی های زندگی با بهداشت روانی را پیش بینی کند. مولفان، برای هر یک از موقعیت ها، ارزش عددی قایل شده و بدین وسیله مقیاسی بوجود آورده اند که دگرگونی های زندگی را ارزشیابی می کند.
مقیاس هولمز و راهه در زیر آوردهشده است. موقعیت ها را بخوانید، دگرگونی های زندگی خود را در دوازده ماه گذشته و امتیازهای مربوط به آنها علامت بزنید. جمع کل امتیازها را بدست آورید. اگر جمع کل امتیازها بین 200-150 شد، 37% احتمال خواهد داشت که در طول سال مریض شوید. اگر جمع کل امتیازها بین 200 تا 300 و بالاتر از 300 شد، احتمال بیماری شما به ترتیب، 50. 80% خواهد بود.
طبق نظر مولفان، اشخاصی که امتیازهای آنها بیشتر از 300 باشد، در مقایسه با افرادی که در حد متوسط قرار دارند، احتمالاً از نظر روانی افسردگی نشان می دهند و از نظر جسمی، به بیماری های قلبیعروقی و غیره نیز مبتلا می شوند. مولفان که افزایش جمع کل امتیازها می تواند پیش آگهی افزایش حوادث و رویدادهای ناگوار زندگی باشد.
البته، مقیاس هولمز و راهه انتقادهای زیادی بدنبال آورده است، زیر برخی متخصصان بهداشت روانی معتقدند که تعداد زیادی از این موقعیت ها استرس زا نیست. پس می توان پرسید که دقت این مقیاس تا چه اندازه لازم است؟
مقیاس هولمز و راهه برای ارزشیابی دگرگونی های زندگی
موقعیت ها را یک به یک بخوانید و دگرگونی های خود در دوازده ماه گذشته و امتیازهای مربوط به آنها را علامت بزنید. جمع کل امتیازها را به دست آورید و برای تفسیر نتایج، به متن مراجعه شود.
خرید و دانلود آنی فایل