دسته : روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 34 KB
تعداد صفحات : 31
بازدیدها : 249
برچسبها : آموزش والدین سبکهای فرزندپروری فرزند پروری زنان سرپرست خانوار
مبلغ : 6000 تومان
خرید این فایلمعرفی پروژه تحقیقاتی بررسی اثر بخشی آموزش مسئولانه والدینی بر تغییر سبک فرزند پروری زنان سرپرست خانوار شهرستان املش
فرضیه های تحقیق حاضر به بررسی تاثیر آموزش والدین بر سبکهای مختلف فرزندپروری می پردازد.
بخشهایی از متن تحقیق
زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های آسیب پذیر اجتماع هستند که گاه عواملی چون طلاق، فوت، اعتیاد همسر، از کار افتادگی او، رها شدن توسط مردان و... موجب آسیب پذیر تر شدن این طیف وسیع از جامعه می شود. بر اساس آمارهای رسمی کشور، امروزه زنان، سرپرستی 4/9 درصد خانوارهای ایرانی را به عهده دارند. درآمد کمتر زنان سرپرست خانوار، موجب فقر نسبی آنان نسبت به مردان سرپرست خانوار شده است، به طوری که 29 درصد خانوارهای دهک اول اقتصادی را خانوارهای بی سرپرست یا زن سرپرست تشکیل می دهند.
از نظر جامعه شناسان، عبارت سرپرست خانوار، یک اصطلاح توصیفی است و سرپرست خانواده به کسی اطلاق می شود که قدرت قابل ملاحظه ای در مقایسه با سایر اعضای خانواده دارد، معمولا مسن ترین فرد خانواده است و مسئولیت های اقتصادی خانواده به عهده وی می باشد.
بر مبنای تعریف سازمان بهزیستی، زنان سرپرست خانوار، زنانی هستند که عهده دار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانوار می باشند و زنان سرپرست خانواده، زنانی هستند که بدون حضور منظم یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی خانواده را به عهده دارند.
در حوزه روانشناسی، آدامز، سبیل، سومر و دیگر روان شناسان، معتقدند که زنان سرپرست خانوار با تقبل نقش های متفاوت در برابر یک سری از مسائل و مشکلاتی نظیر استرس و اضطراب، بیماریهای روانی و افسردگی قرار گرفته و بنابراین، وضعیت اعتماد به نفس و سلامت روحی و روانی آن ها مورد خدشه واقع می گردد.
در حوزه جامعه شناسی، زنان سرپرست خانوار با مسائل و مشکلاتی نظیر عدم دسترسی به فرصت های شغلی مناسب، سطوح پایین تر تحصیلات در بین زنان و فرزندانشان، افزایش بزهکاری فرزندان و فقر در ابعاد مختلف روبرو هستند. بنابراین در شبکه خویشاوندی و ارتباط با اقوام و آشنایان و در عین حال، چگونگی گذران اوقات فراغت آنها، خلل های جبران ناپذیری به وجود می آید.
رابطه بین سبکهای فرزند پروری و رفتارهای والدینی با مشکلات رفتاری کودکان به اثبات رسیده است، به عنوان مثال اسمارت در سال 2001 در پژوهشی در یافته است که چگونگی تعامل والد-کودک را غالبا به عنوان پیش بینی کننده ای برای مشکلات رفتاری کودکان می توان مورد استفاده قرار داد. تعاملهایی که معمولاً همراه با خصومت متقابل، بدبینی، مهار بیش از حد و خشونت هستند در بسیاری از آسیب شناسیهای دوران کودکی دخالت دارند...
متخصصان برای پیشگیری از مشکلات شایع دوران کودکی یا پیشگیری از تشدید آنها سعی می کنند والدین را با رشدکودک و فنون مدیریت رفتار آشنا کنند. برنامه های تربیت یا آموزش والدین روز به روز متداول تر می شوند و روانشناسان و مشاوران می توانند با اجرا کردن این برنامه ها نقش مهمی در این خصوص ایفا کنند در این برنامه ها از فنون اطلاع رسانی از نحوه رشد کودک و نیازهای اساسی کودک، راه های افزایش رفتارهای مطلوب و کاهش رفتارهای نامطلوب و مهارت ارتباطی استفاده می شود. در این برنامه ها والدین باید رفتار خود و محیط شان را تغییر دهند تا فرزندشان مهارتهای جدید را بهتر یاد بگیرند.
برنامه های تربیت والدین برای آنکه مؤثر باشند علاوه بر اطلاعات دادن در مورد رشد کودک و فنون مدیریت رفتار، باید نیازهای شخصی اعضای خانواده را نیز در نظر بگیرند چرا که افسردگی، اضطراب مادر، ضعف شبکه حمایت اجتماعی - اختلافات زناشویی با بروز مشکلات رفتاری در کودکان رابطه دارد و کودکان نیز در برابر فنون تربیتی واکنش یکسان نشان نمی دهند...
فهرست مطالب تحقیق
مقدمه
دیدگاه های نظری مرتبط با زنان سرپرست خانوار
ضرورت آموزش والدین
فرضیه تحقیق
روش پژوهش
جامعه، نمونه و روش نمونه گیری
ابزار پژوهش
شرح مختصر جلسات
شیوه های آماری تجزیه و تحلیل اطلاعات
شیوه اجرای پژوهش
یافته های پژوهش
یافته های استنباطی پژوهش
توضیح مفصل شیوه اجرا
منابع
خرید و دانلود آنی فایل