دسته : علوم سیاسی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 45 KB
تعداد صفحات : 80
بازدیدها : 222
برچسبها : پایداری سیاسی رژیمهای سیاسی اقتدارگرایی دموکراسی
مبلغ : 16000 تومان
خرید این فایلمعرفی مقاله تحقیقاتی بررسی پایداری و انتقال رژیمهای سیاسی در کشورهای جنوب شرق آسیا
وقوع تحولات سیاسی در آخرین دهه های قرن بیستم و ظهور گونه ای جدید از رژیم های سیاسی تحت عنوان نیمه اقتدارگر موجب شد علاقه مندان به مباحث نظام های سیاسی اعم از دانشگاهیان و موسسات پژوهشی به بررسی این تحولات بپردازند. در این میان برخی همچون هانتینگون از راه افتادن موج سومی سخن گفتند که با دیدگاهی خوش بینانه به تحلیل چگونگی گذار رژیم های سیاسی اقتدارگر به رژیم های لیبرال دموکراسی می پرداخت. این دیدگاه به زودی در محافل دانشگاهی غلبه یافت و آثار زیادی دراین باره نگاشته شد. اما با گذشت بیش از دو دهه از این تحولات آشکار شد موانع بسیاری بر سر راه این گذار وجود دارد که نه تنها باعث گذار برخی رژیم ها به دموکراسی نشده است بلکه در عمل موجب شکل گیری نوع جدیدی از نظام های سیاسی نیمه اقتدارگرایی شده است از این رو تلاش گردی تا دیدگاه های واقع بینانه ای برای تحلیل مسائل ترویج شوند. در گزارش حاضر سه مقاله که به پایداری و انتقال رژیم های سیاسی می پردازند انتشار می یابد.
بخشهایی از متن تحقیق
روند رویدادهای هفت منطقه مختلف در ربع قرن آخر قرن بیستم حکایت از تغییر چشم انداز سیاسی جهان دارد :
1- سقوط رژیم های راست گرای اقتدار طلب اروپای جنوبی در اواسط دهه 1970
2- روی کار آمدن حکومت های منتخب غیر نظامی به جای دیکتاتوری های نظامی در سراسر امریکای لاتین از اواخر دهه 1970 تا اواخر دهه 1980
3- زوال حکومت های اقتدار طلب در بخش های آسیای شرقی و جنوبی از اواسط دهه 1980
4- سقوط رژیم های کمونیستی اروپای شرقی در پایان دهه 1980
5- فروپاشی اتحاد شوروی و تاسیس 15 جمهوری در 1991
6- زوال رژیم های تک حزبی در بسیاری از بخش عای آفریقای زیر صحرا در نیمه اول دهه 1990
7- روند ضعیف اما قابل شناسایی آزاد سازی در برخی از کشورهای خاورمیانه در دهه 1990
رایج ترین نشانه سیاسی دیگر در منطقه خاکستری و جود سیاست قدرت محور است. کشورهای این منطقه از فضای سیاسی محدود اما هنوز واقعی، امکان اعتراض سیاسی گروههای متضاد و بیش تر اصطلاحات بنیادی نهادی دموکراسی برخوردارند. با این وجود، یک گروه بندی سیاسی، خواه یک جنبش، یک حزب، یک خانواده گسترده یا یک رهبر تنها، بر نظام مسلط است و این امر به گونه ای است که به نظر می رسد دورنمای کمی از جابجایی قدرت در آینده نزدیک محتمل باشد...
همانند نظام های کثرت گرای ناکار آمد، شهروندان نظام های قدرت محور از سیاست ناراضی اند و از مشارکت سیاسی معنی دار و رای دهی دوری می گزینند. با این همه، برای آن دسته از احزاب سیاسی مخالفی که طی سالها با کانال های اصلی قدرت بیگانه بوده اند کسب مقبولیت مردمی دشوار است. انرژی ها و امید ها برای مقابله موثر با رژیم اغلب در گروه های جامعه مدنی جستجو می شود که معمولاً تجمع نا منسجمی از سازمانهای غیر دولتی و رسانه های مستقل (که بودجه شان اغلب توسط کمک کننده گان غربی تامین می شود) هستند که بر سر حقوق بشر، محیط زیست، قساد و دیگر مسائل منافع عمومی با حکومت کشمکش دارند.
در رژیم های نیمه اقتدارگرا، سازمان ها و تشکلات مدنی بسیاری وجود دارند که برای شکاف های اجتماعی یا برای ارتقای حقوق بشر یا حمایت از اصلاحات سیاسی و. .. شکل گرفته اند. اما مسأله اساسی این است که این دستجات و تشکل های مدنی اغلب ریشه های اجتماعی سطحی تری نسبت به انواع کمتر دمکراتیک خود دارند. برای مثال در مصر، سازمان های حقوق بشر گروه بسیار کوچک برگزیده ای هستند. در حالی که موسسات اسلامی، قسمتی از ساختار اجتماعی اند.
در نتیجه آنچه که در کشورهای نیمه اقتدارگرا، جامعه مدنی نامیده می شود، سازمان های سطحی و کم عمقی را شامل می شود که سهم و مشارکت آنها در برقراری دمکراسی و انجام فرایند دمکراتیزاسیون، از آنچه که در ابتدا به صورت تنوعی از سازمان های مختلف و نیز شور و شوق دولتی برای اجازه فعالیت به آنها مشاهده می شود، کمتر و ناچیز تر است.
از زمان ژنرال استیتس در سال 1789 تا انتخابات کمونیستی لهستان در دو قرن بعد هیچ رژیم غیردموکراتیکی برای راضی کردن مخالفان و تثبیت مقامات حکومتی از نهادهای مشارکتی استفاده نکرده است.
اقتدار گرایی انتخاباتی موضوعی تکان دهنده و در خور توجه است. زیرا رژیم هایی با همان فشارهای جهانی مواجه شده اند که گفته می شود تعداد زیادی از نظام های اقتدارگرا را در سالهای اخیر واژگون کرده است. این رژیم ها همچنین از ویژگیها و شاخص های سیاسی ای برخوردارند که در ادبیات پیشین به منزله مرحله ای از لیبرالیزه کردن و تغییر رژیم محسوب می شد. رژیم اقتدارگرایی انتخاباتی آمیزه ای از سرکوب و جذب مخالفان را به نمایش می گذارد که از حیث نظری آن را بیش از پیش در معرض یک تغییر و انتقال کامل به سمت پلی آرشی قرار می دهد. آن ها همچنین به احزاب و گروههای مخالف سیاسی میانه رو اجازه سازماندهی و فعالیت می دهند و این جنبش ها اغلب از حمایت بسیار این رژیم ها نیز بر خوردار می شوند. علاوه بر این ساختار قانونی و حکومتی به صورت غیر آشکاری جنبش های ضد نظام را از طریق انتخابات محدود شده با ارائه چار چوبی برای مشارکت میانه رو ها به حاشیه می کشد.
فهرست مطالب تحقیق
پایداری و انتقال رژیمهای سیاسی در کشورهای جنوب
مقدمه
پایان پاردایم گذاز
مفروضات اصلی پارادایم
منطقه خاکستری
سیاست قدرت محور
تردید در مفروضات
چالش های دموکراسی؛ ظهور نیمه اقتدار گرایی
مراحل دمکراتیزه کردن
شاخص های نیمه اقتدارگرایی
الف) محدودیت انتقال و چرخش قدرت،
ب) ضعف نهادسازی،
ج) ضعف رابطه بین اصلاحات اقتصادی و اصلاحات سیاسی،
د) محدودیت جامعه مدنی
انواع رژیم های نیمه اقتدارگرا
رژیم های نیمه اقتدارگرای متوازن
نیمه اقتدارگرای رو به زوال
نیمه اقتدارگرای برخوردار از تحولات پویا
نتیجه گیری
اقتدارگرایی معاصر
پایداری اقتدارگرایی در عصر دموکراسی سازی
احزاب حاکم و تداوم رژیم
یادداشت ها
خرید و دانلود آنی فایل