دسته : زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 70 KB
تعداد صفحات : 87
بازدیدها : 203
برچسبها : دانلود پایان نامه پژوهش پروژه
مبلغ : 6000 تومان
خرید این فایلپایان نامه سلطان العشاق
چكیده پژوهش:
از آنجائیكه نوع تیپ شخصیتی افراد بر روی عملكرد آنها تاثیرگذار است ، و از طرف دیگر با توجه به نوع كاری كه افراد در سازمانها و یا شركتها انجام میدهند، میتوان گفت كه نوع تیپ شخصیتی افراد عبارتست از اینكه درونگرا یا برونگرا باشند با روی بازده كار افراد و یا به طور كلی بر روی بهرهوری سازمان اثرگذار است.
بنابراین محقق د رپژوهش حاضر سعی دارد كه با استفاده از آزمون تیپ شخصیتی آیزنك بزرگسالان كه میزان درونگرایی و برونگرایی افراد را میسنجد و مشخص میكند كه فرد برونگرا است و یا درونگرا و نیز محقق ساخته بهرهوری كه میزان بهرهوری را در سازمانها میسنجد ، و دیگر اینكه این آزمونها بر روی كاركنان مركز خدمات مدیریت صنایع اجرا شده است. و در این رابطه محقق در جهت نیل به اهداف پژوهش فرضیههای زیر را ارائه نموده است:
فرضیه 1- بینبرونگرایی- درونگرایی كاركنان و بهرهوری در اثر توجیه مستمر رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه2- بینبرونگرایی- درونگرایی كاركنان و بهرهوری در اثر حمایت رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه 3- بینبرونگرایی- درونگرایی كاركنان و بهرهوری در اثر بازخورد مستمر مدیر رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه 4- بینبرونگرایی- درونگرایی كاركنان و بهرهوری در اثر آگاهی مدیر از محیط خارجی رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه 5- بینبرونگرایی- درونگرایی كاركنان و بهرهوری در اثر مشاركت دادن كاركنان رابطه معناداری وجود دارد.
نمونهآماری در این پژوهش تشكیل شده از 30 نفر كاركنان مركز خدمات مدیریت صنایع كه سن آنها بین 24 تا 45 سال قرار دارد. محقق پس از تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش به این نتیجه رسید كه بین تیپ شخصیتی درونگرا – برونگرا با هیچ یك از خرده مقیاسهای آزمون بهرهوری رابطه معناداری وجود ندارد.
قسمتی از متن:
افراد برون گرا به سوی دنیای بیرون گرایش دارند مصاحبت با دیگران را ترجیح میدهند، و تمایل به این كه بسیار مردمآمیز ، تكانشی ، سلطهگر و خطرجو باشند. درونگرایان كاملاً نقطه مقابل هستند، آیزنك علاقمند بود بداند كه آنها از نظر زیستی و ژنتیكی چه فرقی به هم دارند. او دریافت كه برونگرایان و درونگرایان از نظر سطح انگیختگی مغزی با یكدیگر فرق میكنند به طوری كه برونگرایان سطح پایینتر دارند. برونگرایان به خاطر پایین بودن سطح انگیختگی مغزشان به برانگیختگی و تحریك نیاز دارد و به طور فعال ان را میجویند. در مقابل درونگرایان شدیدتر از برونگرایان به تحریك حسی واكنش میدهند. بررسی نشان دادهاند كه درونگرایان به محركهای سطح پایین حساسیت نشان میدهند و آستانه درد پایینتری نسبت به برون گرایان دارند، ( سید محمدی ، 1377).
در یك پژوهش تجربی واقعی ، شركت كنندگان به دو گروه درونگراها و برونگراها تقسیم شدند. این دو گروه در برنامههای تنظیمی آزمایشگاهی شركت كردند تا مشخص شود كه آیا بر حسب پاسخهایشان میتوان آنها را از هم متمایز كرد یا خیر. این امر بارها تایید شده است. در اینجا به مثالهایی در این زمینه اشاره میشود. وقتی آزمایشگر نور بسیار شدیدی را به چشمان آزمودنیها میانداخت, مردمك چشم درونگرا سریعتر از مردمك چشم برونگراها منقبض میشد. اما زمانی كه آزمودنیها وارد مراحل بسیار تاریكی مردمك چشم برونگراها خیلی سریعتر از چشم درونگراها منبسط میشد. در فعالیتهای طولانی و خستهكننده مانند تماشای صفحه رادار برای توجه به علایمی كه گاهگاه ظاهر میشوند، درونگراها بهتر از برونگراها عمل میكنند. مطالعاتی مربوط به حافظه، شرطی شدن و یادگیری نشان داده است كه درونگراها خیلی سریعتر از برونگراها به محركها پاسخ میدهند، متعاقباً به نظر میرسد، سیستم عصبی برونگراها آهستهتر از درونگراها تحریك میشوند. به عبارت دیگر بعد برونگرایی و درونگرایی وابسته به یك شالوده زیستی هستند، ( راس ، 1375).
شكلگیری شخصیت:
نوزاد همراه با یك رشته ظرفیتهای بالقوه به دنیا میآید. خصوصاً جسمانی مانند رنگ چشم و رنگ مو ، ریخت بدنی و بینی انسان اساساً در هنگام بسته شدن نطفه تعیین میشود هرسن و بعضی استعدادهای خاصی مانند استعداد موسیقی و هنر نیز تا حدی به وراثت بستگی دارد. شواهد روزافزون نشان میدهد كه ممكن است تفاوتهای میان آدمیان از لحاظ پاسخ دهی هیجان نیز امری خطری میباشند در كی از مطالعات كه با نوزادان بعد از تولد آنان صورت گرفته از لحظ خصوصیاتی مانند میزان قابلیت، فراخنای توجه , سازگاری با تغییر محیط و خلق و خوی كلی، تفاوتهای پایانی بین آنان دیده میشود، ( توماس وجین ، 1977).
زمینههای زیستی كه شخص با خود به دنیا میآورد بر اثر تجارب درون شكل میگیرد بعضی از این تجارب كه مشترك هستند و اغلب افرادی كه در یك فرهنگ یا گروه خاص پرورس مییابند در آنها سهیمند دسته دیگر از تجارب، مختص فرد هستند، ( محمدتقی براهنی، 1377).
رشد شخصیت:
فروید معتقد است كه فرد پنج سال اول زندگی از چند مرحله رشد عبور میكند كه شخصیت او تاثیر میگذارند. وی با تعریف گستردهای از جنسیت, این دورهها را مراحل روانی جنسی [1] نامید در هر یك از این مراحل تكانههای لذتطلب نهاد به بخشی از بدن و فعالیت مربوط به آن متمركز میشود.
فروید نخستین سال زندگی را مرحله دهانی [2] رشدروانی – جنسی نامید در این مرحله نوزادان از پرستاری و مراقبت و مكیدن لذت میبرند . در واقع آنها انگشت خود و یا هر شیئی دیگری را كه در دسترس داشته باشند، به دهان خود میگذارند ، ( براهنی، 1378).
كودكان در سال دوم زندگی یعنی در مرحله مقعدی [3] برای نخستین بار كنترل تحصیلی را به صورت آموزش آداب توالت رفتن تجربه میكنند، چنین فرض میشود كه آنان از نگهداشتن و با دفع موضوع رضایت خاطر پیدا میكند.
در مرحله آلتی [4] كه از سن 3 تا 6 سالگی كودكان از وررفتن با آلت تناسلی خود لذت میبرند. آنها تفاوتهای موجود بین زن و مرد را مشاهده كرده و ممكن است تمایلات جنسی در حالت بیداری خود را معطوف والد جنس مخالف خویش بنماید.
مرحله نهفتگی: [5] به دنبال پایان یافتن مرحله آلتی آغاز میشود. علائق جنسی نوجوانان معطوف افراد دیگر میشود و عشق و محبت در آنان صورت پختهتری به خود میگیرد، فروید معتقد است كه بروز مشكلات خاص در هر یك از این دورهها موجب توقف و یا تثبیت رشد میشود و آثار یا پایداری در شخصیت بر جای مینهد. در چنین وضعی زیست مایه شخص همچنان فعالیتهای همان دوره از رشد باقی میماند, ( براهنی، 1378).
مثلاً اگر فردی به اندازه كافی از مكیدن لذت نبرده ممكن است در مرحله دهانی تثبیت گردد در بزرگسالی این شخص ممكن است به شدت به دیگران متكی باشد و علاقه شدیدی به لذتهای دهانی مانند خوردن، نوشیدن ، سیگار كشیدن نشان دهد. در مورد اینان گفته میشود كه شخصیت دهانی دارد. اشخاصی كه در مرحله مصتدی رشدی و روانی چشمی تثبیت شدهاند ممكن است بیش از حد معمول با پاكیزگی ، نظم و ترتیب و پس انداز كردن علاقه نشان دهند و در برابر فشارهای بیرونی مقاوم باشند، ( براهنی ، 1378).
دیدگاههای نظری در مورد صفات شخصیتی :
- رویكرد روانكاوی :
اولین رویكرد به مطالعه رسمی شخصیت ، آفرینش روانكاوی ، زیگموند فروید بود كه كار خود را در سالهای نزدیك به قرن نوزدهم آغاز كرده از نظر وی غرایز [6] عناصر اصیل شخصیت هستند. نیروی برانگیزانندهای كه رفتار را سوق میدهند و جهت آن را تعیین میكنند. طرح اولیه فروید شخصیت را به سه دسته تقسیم میكند: هوشیار، نیمه هوشیار، ناهوشیار. اما بعداً نطریه فروید در بارهی شخصیت تغییر كرد وی سه ساختار اساسی را در آناتومی شخصیت معرفی كرد: نهاد[7], من [8]، فرامن [9]. نهاد محزن غرایز است و به طور مستقیم به ارضای نیازهای بدنی مربوط است و طبق اصل لذت عمل میكند، (سید محمدی ، 1377).
1- psychosenual stayes
2- oral stayes
3- Anal stayes
4- phallc stayes
1- lathey period
2- Instincts
3- Id
4- eyo
5- super eyo
خرید و دانلود آنی فایل