پایان نامه وضعیت خانوادگی و تحصیلی نوجوانان سارق

چکیده پایان نامه

بیان مساله : چگونگی وضعیت خانوادگی و تحصیلی نوجوانان سارق (14-11) سال کانون اصلاح و تربیت مشهد در سال 1384

اهداف پژوهش

الف. جستجوی شرایطی برای پیدا کردن سلامت اجتماعی نوجوانان.

ب. آشنایی با وضعیت بزهکاری نوجوانان سنین (14-11) سال.

ج. آشنایی با وضعیت تحصیلی نوجوانان سارق.

د. شناخت روابط خانوادگی نوجوانان سارق.

سوالات تحقیق

الف: بین وضعیت روابط خانوادگی نوجوانان سارق و بزهکاری آنان چه رابطه ای وجود دارد؟

ب: بین وضعیت تحصیلی نوجوانان سارق و بزهکاری آنان چه رابطه ای وجود دارد؟

ج: بین وضعیت اعتبار نوجوانان سارق و خانواده هایشان با بزهکاری آنان چه رابطه ای وجود دارد؟

جامعه و نمونه گیری: در این پژوهش جامعه آماری برابر است با کلیه نوجوانان سارق (14 تا 11) ساله کانون اصلاح و تربیت مشهد در سال 1384 که تعداد آنان برابر است با نفر. و نمونه ما از این جامعه 200 نفر می باشد که مدت محکومیتشان بین 1 تا 12 ماه در سال 84 می باشد.

ابزار اندازه گیری: ابزار اندازه گیری این پژوهش دو پرسشنامه است که سوالات گروه اول 29 سوال و سوالات مربوط به گروه دوم 15 سوال می باشد، ضمناً این سوالات به صورت بسته می باشد.

نتیجه: در تمام سوالات مطرح شده، رابطه فرض شده بین دو متغیر وجود دارد.

متغیرهای تحقیق

متغیر مستقل: در این پژوهش وضعیت تحصیلی نوجوان، وضعیت خانوادگی نوجوان، وضعیت اعتیاد نوجوان و والدین در متغیرهای مستقل ما می باشند.

متغیر وابسته: در این پژوهش متغیر وابسته ما بزهکاری نوجوانان سارق (14 تا 11) سال می باشد.

بزهکاری کودکان و نوجوانان

بنظر مسئله بررسی علمی بزهکاری سالهاست مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. متخصصان رشته های مختلف خاصه روانشناسان، جامعه شناسان، پزشکان، حقوقدانان و مربیان هر یک از دریچه ای به بررسی این مسئله همت گمارده اند. حاصل این کوششها و تلاشها اگر از یک سو کمک به روشن کردن این مسئله است از سوی دیگر نشان دهنده پیچیدگی ها و معضلات شناخت اعمالی است که با عناوین و اصطلاحات حقوقی مشخص می شوند ولی بر اثر عوامل گوناگون بروز می کنند و از انگیزه های متفاوت و هنوز در بسیاری از موارد ناشناخته سرچشمه می گیرند.

ترسیم تاریخچه این بررسی ها آسان نیست چه برحسب آنکه بررسی ها را در چه چارچوبی قرار دهیم و چه عنوانی بر آنها نهیم باید به زاویه های متفاوتی توجه نماییم.

با پیشرفت روانشناسی و روانپزشکی و کاوش در زمینه انگیزشی، مسئله جنایتکاری از زاویه داده ها و یافته های جدیدی مورد توجه قرار گرفته است، این داده ها خاصه وقتی از لحاظ پسیکانالیز یا بطور کلی روانشناسی عمقی مطرح می شوند با راهی که لمبروزو آن را گشوده است هماهنگ نیستند. جامعه شناسان و به معنای گسترده تر متخصصان علوم اجتماعی به عوامل مستقیم و غیرمستقیم محیط (تراکم جمعیت، وضع سکونت و وسائل مردم رس و غیره) توجه کرده اند. نقش شرایط اجتماعی و تعارض هایی که در چهارچوب آن به وقوع می پیوندند انکارناپذیر است، معذلک نه می توان جنایتکاری را تنها بر اساس عامل اجتماعی بررسی کرد و نه یافته های مستقل این زمینه با زمینه های قبلی همواره هماهنگ است. اما در هر حال پیشرفت هایی که در زمینه های مختلف به وقوع پیوسته اند، نتایج متعددی ببار آورده اند که قدم به قدم مسئله جنایتکاری را در سطح بزرگسالی، و بزهکاری کودکان و نوجوانان را از جنبه انحصاری جزائی بیرون کشیده اند. ...

جریان عمل دزدی

ژان پل لوزل، در کتابی که با عنوان کودک دزد فراهم کرده است، جریان عمل دزدی را به شرح زیر توصیف می کند و آن را رفتاری نوروتیک در کودکان می داند:

1-پیش از دزدی : دوره تعارضات و انتقادات درونی است که با عصبیت و اضطراب همراه است. این دوره پس از شناسائی چیزی که باید دزدید و فردی که قربانی دزدی می شود خاتمه می پذیرد.

2-عمل دزدی : این دوره با تنش عصبی همراه است که در هنگام عمل به اوج خود می رسد. در جریان عمل احساس ترس و تنهایی به قدری شدید است که جائی برای درک گناهکاری نمی گذارد.

3-پس از دزدی : تنش عصبی فروکش می کند، تحلیل می رود، غالباً کودک موفق به بازیابی و استفاده از تمام استعدادها و نیروهای خود می شود، فرار می کند، چیزی را که دزدیده، کاملاً مورد استفاده قرار نمی دهد، یا آن را به صاحبش برمی گرداند و یا بدون استفاده رها می کند و یا آن را میان دیگران تقسیم می نماید، یا پنهان کرده و حتی از بین می رود.

وقتی کودک گرفتار و بازخواست می شود، اقرار می کند و آشکارا احساس راحتی می کند گاهی نیز دلیل تراشی می نماید و آن را عملی ساده و کم اهمیت می شمارد و یا دروغ می گوید گاهی نیز احساس گناهکاری، که در جریان دزدی متوقف شده بود، ناگهان بروز می نماید.

شخصیت کودکان و نوجوانان دزد

آژویاگرا سعی می کند تصویر روشنی از شخصیت کودکان دزد و رشد بیمار گونه عمل دزدی به دست دهد. با توجه به ساخت و زمینه های اصلی شخصیت، می توان از دزدی اطفال روان پریش، روان نژند، ناسازگار روانی، و منحرف ساختن گفت و یا با توجه به ساخت منشی آنها تیپهای مختلفی را که قبلاً یاد کردیم، تشخیص داد. ...