پایان نامه بررسی خلاقیت در افراد درون گرا و برون گرا

خلاقیت موضوعی نا آشنا برای ما نیست به تعبیری خلاقیت همان ابداع جهان و خلق انسان است و این زیباترین وصفی است که از قرآن کریم می توان به امانت گرفت.

کشف استعدادها و رفتارهای خلاق در افراد همواه یکی از آرزوهای بشر در همه زمانها بوده است.

سرهربرک دید معتقد است که تخریب و خلاقیت دو نیروی متفاوتی هستند که اجزای تشکله ذهن را تشکیل می دهند و خلاقیت بعنوان یک دانش طبقه بندی شده تعریف شده است و به عبارتی خلاقیت جوهر مجردی است که در تمام اشخاص غیر از بیماران روانی با یک نسبت معین یافت می شود.

از طرف دیگر شخصیت واژه ای است که اغلب هنگام توصیف خود و دیگران از آن به کار می بریم و همگی معتقدیم که معنی آن را می دانیم.

این پایان نامه قصد دارد که خلاقیت را در افراد درون گرا و برون گرا مورد بررسی قرار دهد.

ضرورت و اهمیت تحقیق:

به علت مواجه جوامع بشری با مسائل پیچیده فزاینده وابستگی متقابل بین کشورها و تحلیل رفتن منابع طبیعی، سرعت فزاینده تغییرات، نیاز به ابداع و خلاقیت اجتناب ناپذیر است.

از سویی نیاز به یافتن تصویری هر چه جامع تر و دقیق تر از آینده برای هر جامعه از ضروریات است لذا هر جامعه ای برای دستیابی به بقاء و توسعه یافتن می بایست حوزه استعدادهای درخشان را در کانون توجه قرار دهد.

نیروی خلاقی که در تعداد معدودی از افراد بشر نهاده شده است انجام دهد.

اگر جامعه در حداکثر بهره گیری از این تنها موهبت بشری توفیق نیابد و یا بدتر از آن اگر به خطا عزم سرکوب آن را نماید آن وقت است که بشر حق مادرزایی خود یعنی اشرف مخلوقات بودن را از دست می دهد و در عوض محکوم به این خواهد بود که در سینه اش کمترین نوع مخلوقات باشد.

از طرفی دیگر شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روان شناسی دانست، زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند یاد گیری، انگیزه، ادراک، تفکر، عواطف و احساسات، هوش و مواردی از این قبیل دانست .

به عبارتی موارد فوق الذکر اجزاء تشکیل دهنده شخصیت به حساب می آیند.

بنابراین حتی مطالعه بیماریهای روانی و به خصوص بیماریهای روان کنشی که از دیدگاه روان شناسان شامل اکثر پیکوزها مانند اسکیزوفرنیا، پیکوزهای عاطفی، تمام نورزها و تمام اختلالات شخصیتی و منشی، رفتارهای ضد اجتماعی، ضد اخلاقی، اعتیاد و انحرافها می شود را می توان جزء امراض شخصیت دانست.

انجام چنین پژوهشی از این جهت از اهمیت برخوردار است که می تواند به افراد کمک کند تا رفتارهای خلاق و استعدادهای درخشانی که شخصاً از آن برخوردارند (با توجه به تیپ شخصیتی شان) با عمق بیشتر مورد بررسی قرار داده و اصول آن را در زندگی روزمره به کار گیرد و از طرف دیگر آگاهی از ارتباط بین خلاقیت و تیپ شخصیتی موجب آن می گردد که به سوی رشد و شکوفایی سوق یابد.

درون گرایی و برون گرایی

تحقیق و نظریه پردازی درباره ی شخصیت از دیرباز مورد توجه دانشمندان و فلاسفه ی علاقه مند به روان شناسی قرار گرفته است.

نخستین بار سقراط در 460 تا 377 قبل از میلاد و سپس جالینوس در 200-130 بعد از میلاد به توصیف مزاج های چهارگانه شخصیت پرداخته اند و قرنها بعد فیلسوف آلمانی کانت در 1798 دست به شرح و تفصیل این چهار مزاج و سپس دانت روان شناس آلمانی در 1880 با اقتباس از وی نظریه ابعاد شخصیت را ارائه نمود.

درون گرایان زیر تأثیر ویژگی های سیستم عصبی مرکزی قرار دارند . استعداد سرشتی آنها برای تحریک پذیری زیاد است از محرک ها اجتناب می کنند.

رشد آنها عمودی است، افراد ی کم رو و سخت گیر هستند، درونگرند و بیشتر به اندیشه گرایش دارند تا به عمل . کمتر معتاد به دود هستند به هر حال پیپ را ترجیح می دهند.

بیشتر در خود فرو می روند، خیال پرورند، علاقه ای به شرکت در اجتماعات از خود نشان نمی دهند، گوشه گیر و انزوا دوست هستند. میزان هوششان بالاست، قوه بیانشان عالی است.

برون گرایان نیز تحت تأثیر سیستم عصبی مرکزی هستند استعداد آنها برای تحریک پذیری کم است .یعنی حساسیت کمتری دربرابر محرک ها دارند . دموی مزاج هستند، رشد بدنی آنها افقی است برون گراها افرادی مردم آمیزند، کارها را آسان میگیرند، تکامنشی اند و روی هم رفته به دنیای بیرون گرایش دارند میتوانند پای خود را برای مدت بیشتری دراز نگاه دارند.

آنها فاصله های زمانی را کوتاه تر از درون گرایان احساس می کنند و نیز بیشتر از آنها دود استعمال می کنند و سیگار را هم ترجیح می دهند به دنبال چیزهای تحریک آمیز می گردند از کارهایی که در آن احتمال خطر یا ضرر می رود روگردان نیستند. ...

خلاقیت

خلاقیت زیباترین و شگفت انگیز ترین خصیصه انسان است، غنا، پویایی و بقای هر فرهنگ و تمدنی به خلاقیت مردمان آن بستگی دارد و این واقعیت را تاریخ بارها به اثبات رسانیده است.

در دهه 1950، غرب شاهد شکل گیری یک موج علمی با هدف شناخت و پژوهش خلاقیت بود و از همان زمان اولین مطالعات و تحقیقات بنیادی و هدف دار در مورد خلاقیت آغاز گردید.

در روند تعریف و تبیین خلاقیت اگر بخواهیم جنبه های کمی را در نظر بگیریم باید به تحلیل عوامل و عناصر خلاقیت بپردازیم. در طبقه بندی هدف های آموزشی بلوم و دیگران 1956 خلاقیت تحت عنوان ترکیب آمده است.

لازم به ذکر است طبقه های مختلف این نظام به این شکل مرتب شده، دانش، بکار بستن، ترکیب یا آفرینندگی، خلق آثار و اندیشه های تازه در قالب طرحها نقشه ها روش ها، خط شنی ها و آثار ادبی و هنری و غیره. ...