مقاله منافع شخصی درون سازمانی و مدیریت آن

منافع شخصی درون سازمانی و مدیریت آن

خلاصه مقاله

مقاله حاضر تحت عنوان منافع شخصی درون سازمانی و مدیریت آن تهیه گردیده است. در این مقاله از منابع مختلف مانند اینترنت (سایتهای حوزه مدیریت خارجی)، کتب اندیشمندان حوزه مدیریت و مقالات انگلیسی استفاده شده است. بطور خلاصه در این مقاله نخست به تعریف منافع شخصی و منافع افراد در سازمان پرداخته می شود. سپس به بررسی نظریه منافع شخصی با ذکر منابع درون متنی پرداخته می شود. در بخش بعدی مقاله؛ تاثیر منافع شخصی بر برخی از متغیرهای سازمانی عنوان شده و رابطه آن با عملکرد شغلی، عملکرد سازمانی، انسجام سازمانی، رفتار سازمانی و برخی از متغیرهای دیگر سازمانی مانند اعتماد در سازمان، انگیزه شغلی، عدالت و تعهد سازمانی و غیره بررسی شده است. در قسمت بعدی این مقاله تضاد منافع در سازمان و رویکردهای آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و پس از آن؛ نظریات عمومی در مورد منافع در سازمان، مدیریت منافع و کاربرد آن و ارکان مدیریت منافع در سازمان ذکر شده است. در مهمترین بخش این مقاله به بررسی نظرات 12 تن از اندیشمندان مدیریت در مورد منافع شخصی و مدیریت منافع در سازمان می پردازیم. که نظریه های افرادی چون: تیلور ، Chris Argyris ، پیتر دراکر ، Frederick Herzberg ، کورت لوین و... بررسی شده است. پس از آن دیدگاههای منافع شخصی مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. در بخشهای انتهایی مقاله منفعت طلبی افراد در سازمان و عوامل موثر بر آن مورد تحقیق قرار گرفته و در نهایت ترجمه خلاصه یک مقاله در مورد رفتار شهروندی سازمانی و منافع شخصی آورده شده است و در آخر نیز منابع مورد استفاده در این مقاله ذکر شده است.

تعریف منافع شخصی در سازمان

در سازمان ها، به طور معمول افراد تمایل دارند تا به منافع شخصی خود توجه کنند. در واقع، این منافع شخصی می توانند یک عامل انگیزشی برای کارکنان باشند، اما در عین حال می توانند به مانع برای به دست آوردن موفقیت در سازمان تبدیل شوند.

منافع شخصی در سازمان به مزایای خصوصی که کارکنان برای خود از انجام کار در سازمان به دست می آورند، گفته می شود. این منافع شامل کاهش تنش، رشد شغلی، افزایش درآمد و ثروت، آموزش و ارتقاء شغلی، تعریف پست شغلی، رفع نیازهای شخصی و تأمین امنیت شغلی می شود.

منابعی که منافع شخصی در سازمان را فراهم می کنند شامل پاداش و انگیزه مالی، ارتقای شغلی، سلسله مراتب شغلی مناسب، فرصت های آموزشی، پشتیبانی از سازمان برای تعالی و توسعه، ارتباط بین کارکنان، فرهنگ و ساختار سازمانی، سیاست های مدیریت منابع انسانی ، ظرفیت مدیریتی و تجربه و دانش کارکنان است. این منابع برای رسیدن به هدف های سازمانی در اختیار کارکنان قرار می گیرند و باعث افزایش کارایی و کارآیی کارکنان در سازمان می شوند.